رفتم لبش بم دیدم لبم خون اومد
رفتم که رفتم آرون افشار با گبنار
رفتم به جلالم امد کردم سفری الله
رفتم به پیش زرگر
رفتم مگر از جمع عزیزان گله دارم
رفتم به باغ
رفتم برای اصغرم جرعه ای آب آوردم
رفتم خبری
رفتم بانو پروا
رفتم مو شو جمعه کباب بام کهتو
رفتم
رفتم به بندرعباس با ماشین
رفتم سارن